رهنگاشت(نقشهراه) و جایگاه آن در میان روشهای مختلف آیندهپژوهی(الماس آینده نگاری)
رهنگاشت(نقشهراه) و جایگاه آن در ميان روشهاي مختلف آیندهپژوهی(الماس آینده نگاری)
رهنگاشت – اغلب مدیران، به اهمیت راهبردی فناوری در آفرینش ارزش و مزیت رقابتی در سازمان یا شبکه صنعتی که در آن مشغول هستند، پی بردهاند. مدیریت فناوری، نیازمند فرایندهایی است که با بهکارگیری آنها، اطمینان حاصل شود، منابع و پتانسیلهای فناورانه سازمان، جهت دستیابی به اهداف کوتاه و بلندمدت بهدرستی تخصیص داده شدهاند. به علاوه، نیازمند فرایندهایی است که تأثیر تغییرات در فناوری و بازار را بر سازمان ارزیابی کنند. از سویی دیگر، علاوه بر مشخص شدن فرصتها و تهدیدهای بالقوهای که سازمان با آنها روبرو خواهد بود، شناسایی پتانسیلهای سرمایهگذاری به نحوی که بیشترین منافع از سرمایهگذاری به دست آید از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای طراحی برنامه توسعه فناوری میتوان از دو رویکرد متفاوت فشار فناوری و کشش بازار بهره برد.
ویژگی کلیدی و متمایز رهنگاشت، نمایش تصویری و ساختاریافته راهبرد است و از این طریق دیدگاههای مختلفی را که برای ارزش بخشیدن به چشمانداز حیاتی است، گرد هم میآورد و با الهام از اسناد بالادستی سازمان، موضوعات مرتبط با اهداف سازمان و طرح و پروژههای مورد نیاز را شکل میدهد و با نمایش اهداف، اقدامات و روابط موجود درک مشترکی از برنامههای سازمان ایجاد میکند.
اگرچه رهنگاشت برای مقاصد مختلفی مورد استفاده قرار گرفته و میتواند اشکال گوناگونی نیز به خود بگیرد، اما اغلب از آن میتوان برای ترسیم نمایی سطح بالا، ترکیبی و یکپارچه از طرح استراتژیک در یک قالب ساده نموداری یا جدولی استفاده نمود. در این قسمت برخی از نکات مهم در خصوص رهنگاشت تشریح گردیده است:
رهنگاشت یک نگاه گسترده به آینده حوزه تحقیقاتی گزینششده است که از پندار و دانش جمعی در مورد مشخصترین محرکهای تغییر در آن حوزه، تشکیل شده است.
رهنگاشت بینشها را به هم مرتبط میسازد، منابع را از دولت و بخش خصوصی جذب میکند، تحقیقات را برمیانگیزد و پیشرفتها را پایش میکند.
رهنگاشت در موارد زیادی حوزه گستردهای را که سازمان در آن اقدام میکند، روشن و شفاف میسازد، موضوعات غیرفناوری را شناسایی کرده و محدودیتها یا فشارهایی را آشکار میسازد که بر توسعه صنعت تأثیرگذار است.
تدوین رهنگاشت موجب برجسته شدن شکافهای موجود خواهد شد که تقویتکننده همافزایی و همسویی میان سازمانها و نهادهای مرتبط و تصمیمگیری درباره تخصیص منابع نیز هست
(Phaal, Farrukh, & Probert, 2004).
همچنین برای اینکه جایگاه ره نگاشت در بین سایر روش های آینده پژوهی مشخص شود، در قالب شکل زیر که به الماس آینده نگاری و توسط آقای پوپر تهیه شده است، این مساله نشان داده می شود.
در مقالات بعدی به صورت کاملتری درباره رهنگاشت بحث خواهد شد و مطالب جامع تری ارائه خواهد شد.

مبنای اصلی پوپر در سازماندهی روشهای آینده، قابلیت این روشهاست. قابلیت روشها در گردآوری و مراحل پیشرفت روشها در چهار زمینه خلاقیت، شواهد، خبرگی و تعامل موردنظر پوپر است. هر روش، ترکیبی از این قابلیتهاست. به عنوان مثال روش پنل های شهروندی، از ۱۰ درصد خبرگی، ۱۰ درصد خلاقیت، ۱۰ درصد شواهد و ۷۰ درصد تعامل تشکیل شده است. بر همین اساس، ۲۵ روش دیگر که در مدل پوپر قرار میگیرند، سهم آنها از این قابلیتها مشخص شده است. پوپر این قابلیتها را دو به دو مقابل هم قرار میدهد و دو طیف تشکیل میدهد. هر قابلیت در رأس یک لوزی قرا میگیرد تا الماس روششناختی تشکیل شود. حال هر روش بر اساس قابلیتها جایی در الماس پیدا میکند.( به نقل از مقاله “مقایسه الگوهای سازماندهی روشها و تکنیکهای آیندهپژوهی” نویسنده محمدمهدی مولایی)
محسن گرامی طیبی
بسیار عالی
لطفا درباره نقشه راه و فرایند انجام آن مطالبی منتشر نمایید
با تشکر