کتاب آینده پژوهی رسانه
کتاب «آينده پژوهي رسانه» برگرفته از رساله آقای هادي البرزي، پژوهشگر رسانه و دکتر احمد کوهي پژوهشگر آينده پژوهي است که از سوي انتشارات آثار فکر در شهريور ماه 1395 به بازار کتاب عرضه شد.
کتاب «آینده پژوهی رسانه» تالیف هادی البرزی، پژوهشگر رسانه و دکتر احمد کوهی پژوهشگر آینده پژوهی از سوی انتشارات آثار فکر در شهریور ماه ۱۳۹۵ به بازار کتاب عرضه شد. این کتاب در ۱۷۲ صفحه و هفت فصل گردآوری شده است که این هفت فصل به ترتیب عبارتند از: فصل اول: «آینده در راه است؟»، فصل دوم: « آینده رسانهای، رسانه آینده»، فصل سوم: «نظریه های ارتباطات در حوزه رسانه های نوین »، فصل چهارم: « اینترنت»، فصل پنجم:«روندهای پیش روی رسانه ها در ایران»، فصل ششم: «آینده رسانه ها همگرایی یا واگرایی؟، فصل هفتم: «نمونه پژوهش های انجام شده در حوزه آینده پژوهی رسانه ها»برای آشنایی با کتاب به اختصار به مرور مقدمه و هفت فصل کتاب می پردازیم.
در مقدمه کتاب این چنین آمده است: بشر در عرصه ارتباطات چه فراز و نشیبی داشته است: افروختن آتش و تولید دود، صدای طبل و کشیدن تصاویر بر سینه کوه، نوشتن بر روی سنگ تا نوشتن بر روی پاپیروس و تهیه کاغذ، اختراع چاپ تکثیر گسترده پیام ، اختراع رادیو و تلویزیون و آمدن اینترنت و …
ارتباطات در طول تاریخ از منازل بسیاری عبور کرده است، بشر در طول حیات خود از ابزارهای زیادی برای ارتباط و رسانیدن پیام خود یا به عبارت بهتر به عنوان رسانه استفاده کرده است، با نگاهی به رسانههای گذشته بشر، متوجه میشویم که هیچ گاه بشر به رسانه متداول در زمان خود راضی نبوده است، و به دنبال آن بوده که پیام خود را به حداکثر افراد با بالاترین میزان انتقال مفهوم دست یابد.
اما سوالی که به ذهن میآید این است که فاصله دستیابی از یک رسانه به رسانه دیگر چقدر بوده است، با نگاهی به تاریخ به صراحت میتوان گفت که در هیچ دوره تاریخ فاصله زمانی میان معرفی و توسعه تکنولوژیهای جدید به اندازه زمان حاضر نبوده است؛ در واقع سرعت خلق تکنولوژیهای جدید به قدری زیاد است که آدمیان هنوز به درک متناسب نسبت به یک تکنولوژی دست نیافته، با تکنولوژی جدیدی مواجه میشوند. رسانهها زندگی انسان عصر حاضر را در برگرفتهاند و در شؤون مختلف زندگی وی حاضر شدهاند و هر کدام از فعالیتهای زندگی را به اصطلاح «رسانه ای» کردهاند. «سیاست رسانهای»، «اقتصاد رسانهای»، «ارتباطات رسانهای»، «تفکر رسانهای»، «سلطه و قدرت رسانهای» و «عصر رسانهای» اصطلاحاتی آشنا برای مردم این عصر میباشد.
رسانههای مختلف با فنآوری های مختلف در فضای صنعت رسانه در حال حاضر موجود میباشند. هر کدام از رسانهها مباحث خاص به خود را دارا هستند و تأثیرات فرهنگی خود را به جای می گذارند. ولی فضای رسانهها فضایی خام نیست و هر کدام از آنها بر یکدیگر اثر میگذارند. رسانههای یک حوزه واحد علاوه بر رقابت بر سر توجه مخاطب، نسبت به دیگر رسانهها نیز بحث رقابت در محصولات جایگزین را به وجود میآورد. گذشته از بحث رقابت، فضای فرهنگی و ارتباطی از عوامل محیطی تاثیرگذار بر فعالیتهای رسانه میباشد. رسانهها و فنآوری های رسانه ای، بخش عمدهای از فضای ارتباطی فرهنگی جوامع را تشکیل میدهند. بنابراین هر رسانهای باید به ارزیابی تأثیرات دیگر رسانهها و تکنولوژی های رسانهای بر فعالیت خویش بپردازد. همگرایی رسانهای به عنوان تحول عمده رسانههای نوین جای خود را به خوبی در ادبیات ارتباطات و رسانه باز کرده است. «فرهنگ همگرایی رسانهای» عنوان میکند که رسانهها به شکلی حتی پیچیدهتر به تعامل با یکدیگر خواهند پرداخت.
با این مقدمه چینی آیا زمان آن نرسیده که روند ظهور و تکامل و رشد رسانهها، همچون گذشته با با نگاه به جلو رصد شود، جایگاه دانش آیندهپژوهی در مورد رسانهها کجاست؟
آیا سال ها قبل پیش بینی میشد که «مخاطبان»یا همان «کاربران» قدرت تولید و ارسال پیام را پیدا کنند و به دنبال رسانهای باشند که بتواند حداکثر نیاز آنها را برآورده سازند. چنان که امروزه، مخاطبان تنها نظارهگر محتوای برنامههای رسانهای نیستند بلکه میتواند به سرعت به هر محتوایی بازخورد نشان دهد و یا حتی خود به تولید محتوا بپردازد و در نحوه تولید آن اثرگذار باشند. آیا در گذشته روزی پیش بینی میشد که رسانههای پرقدرتی چون رادیو و تلویزیون با اینترنت روبرو شوند و بخواهند فاصله خود را با رسانههای محبوب اینترنت روز به روز کم و کمتر کنند. آیا اینترنت و رسانههای نوین منتظر حضور رسانههای دیگری هستند که دارای ویژگیهای ممتازتری باشند. آیا صاحبان رسانه این گونه فکر میکنند که اینترنت و سایر رسانهها که لقب رسانههای نوین را یدک میکشند روزی قدیمی شوند، روشن است که رادیو و تلویزیون به عنوان ابزارهای ارتباطی الکترونیکی در مقایسه با چاپ و کتابت که عمری به قدمت چندین سده داشت، رسانهای نو محسوب میشدند، ولی امروزه با ورود رسانههای نوین و در پرتو تحولات دیجیتالی و الکترونیکی در عرصه رسانهها در زمره رسانههای سنتی جای میگیرند. رسانههای نوین فعلی نیز روزی در زمره رسانههای سنتی قرار گرفته، اما چیزی که باقی است ارتباطات است.
در فصل اول که عنوان« آینده در راه است» را برگزیده است، این چنین نوشته شده است. آینده جای مشخصی نیست که به آن جا برویم، بلکه موقعیتی است که باید آن را به وجود آوریم. بدیهی است آینده هم چنان در حال ساخته شدن است. آینده امری است که سازمانها میتوانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی و شکل دهند. آینده یک مکان است و برحسب اراده و تصمیمهای امروزی میتواند به هر ترتیبی که بخواهیم ساخته شود، آیندهپژوهی به هر عبارتی علم مقصدشناسی و جهتیابی است. این که کجا باید برویم؟چه طور باید برویم؟و چه مسیر یا مسیرهایی را برگزینیم؟ تا به مقصد مطلوب خود برسیم.
در فصل دوم که عنوان« آینده رسانهای، رسانه آینده» را دارد، تلاقی علم آینده پژوهی و دانش رسانه را واکاوی می کند و به بررسی رسانه های نوین، ویژگی این رسانه ها در مقابل رسانه های سنتی می پردازد.
در بخشی از این فصل آمده است رسانههای ارتباط جمعی دومین دوره رسانههای ارتباطی را نمایندگی میکنند. دوره اول مربوط به راههای ارتباطی شخصی و شفاهی رودررو میباشد. در دوره دوم رسانههای جمعی با خصوصیات تودهای ظهور کردند. رسانههای جدید سومین دوره را به راه انداخته اند.
. با رجوع به منابع مختلف ویژگیهای مهم رسانههای جمع آوری شده است که درشکل ذیل شرح داده شده است.
در فصل سوم کتاب، نظریه های ارتباطات در حوزه رسانه های نوین معرفی شده است نظریه های از دانش ارتباطات که با آینده تلاقی مناسبی دارد. در این فصل اینگونه آمده است: بدون ذهن مسلح به نظریه، قادر به درک علمی از جهان پیرامون خود نیستیم. نظریه به داده ها و مشاهدات هر فرد نظم، ترتیب و میدان دید می دهد. توسعه نظریه ها، مفاهیم و چشم اندازها برای درک و فهم رسانه های نوین ضروری است. برخی از نظریه های ارتباطات که در حوزه رسانه های نوین قابلیت تطبیق بیشتری دارند، در این فصل مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. این نظریه ها عبارتند از: نظریه ارتباطات خودانگیز، نظریه اشاعه نوآوریها، نظریه استفاده و رضامندی، مخاطب فعال، نظریه نقش مناسب، جایگزینی رسانهها، رسانههای جدید، انقلاب دوم رسانهها، همگرایی رسانهها و…
در فصل چهارم اینترنت به عنوان یک پدیده نوظهور و تاثیر آن بر سایر رسانه ها مورد توجه گرفته است. اینترنت به عنوان یک پدیده نوظهور، فرصتها و تهدیدهای بسیاری با خود به همراه آورده است، که به یقین تنها قسمتی از آنها تا به امروز آشکار شده و مورد بررسی قرار گرفته است. اینترنت از آغاز شکلگیری تاکنون، تحولات شگرفی را در عرصه ارتباطات، سیاست و جامعه موجب شده است.اینترنت در طی چهاردهه، از یک شبکه محلی کوچک، به شبکهای به وسعت سراسر کره خاکی تبدیل شده است. این محمل ارتباطی برای توسعه خود، علاوه بر خطوط تلفن، شبکههای انتقال قدرت و فیبرنوری، ماهوارهها را نیز به خدمت گرفته است. در فصل پنجم با توجه به اهمیت روندهای پیش رو در آینده پژوهی، روندهای پیش روی رسانه ها در ده سال آینده ایران بررسی شده است. روندهای ذکر شده عبارتند از:۱٫تغییرات فرهنگی و اجتماعی در زمینه رسانههای نوین، ۲٫مقاومت سازمان رسانه ای در مقابل تغییرات، ۳٫جایگزینی تبلیغات اینترنتی با تبلیغات رادیو و تلویزیونی، ۴٫ رشد فناوری، ۵٫ارتقای وب، ۶٫ هزینه و فایده در تولیدات رسانهای، ۷٫ رقابت حرفهای در تقابل با رقابت غیر حرفهای در فضای اینترنت، ۸٫ رقبای تازه رسانه های ارتباط جمعی در فضای مجازی، ۹٫ هر کاربر رقیبی برای رسانه های ارتباط جمعی
فصل ششم که به آینده رسانهها اختصاص یافته است، در واقع پاسخ به این سوال است که آینده رسانه ها با همگرایی همراه است یا واگرایی؟ و تلاش شده است دلایل متعدد در پاسخ به این سوال مورد توجه قرار گیرد. در بخشی از این فصل نوشته شده است: در حالی که مفهوم همگرایی در مباحث توسعه رسانههای دیجیتال مرکزیت پیدا کرده است، مهم است که درک کنیم چگونه همگرایی اغلب با واگرایی شانه به شانه پیش رفته است. بازیگران، بازارها و تکنولوژیها درهم آمیختهاند و در رابطه با استفاده و بکارگیری قالبهای متنوع رسانهای واگرایی را در پیش گرفتهاند. شبکههای محلی توسعه یافتهاند و رسانهها توانستهاند ارتباط اجتماعات را بهتر از قبل برقرار نمایند. هر چند همگرایی در عرض جهانی شدن حرکت کرده است؛ جایی که مخاطبین جهانی و گسترده مورد توجه قرار میگیرند؛ ولی کنترل بیشتر مخاطبان و کاربران بر محتوا، اجتماعات محلی و غیرمحلی که دارای هویت مستقل تری هستند را نوید میدهد. درپی تحول در تعریف جایگاه نیروهای رسانهای بر اثر همگرایی رسانهها و جریان قواعد فرهنگ مشارکتی، قدرت رسانهای به گونهای دیگر نمایان میگردد. قدرت در رسانههای جمعی از دردست داشتن کانالهای بیشتر که منجر به برخورداری بیشتر از سخنگویی میگردید، ناشی میشد. ولی قدرت در سپهر رسانهای جدید ناشی میشود از: پخش شدن در رسانه متمرکز، و ارتباط با شبکه مردم و هوش جمعی برای قابلیت پیدا شد. تا هنگامی که یک جریان خبری و یا اطلاعاتی نتواند ارتباط کافی با شبکه مردم و کاربران پیدا کند، تضمینی برای حضور او در فضای رسانهای جدید ندارد؛ باید بتواند استعداد خود را برای جایابی در بازنشر عمومی رسانههای تولید کاربران نشان دهد. البته همگرایی همچنان نقش رسانههای جمعی و متمرکز را به کلی نفی نمیکند. توجه به حرکات هم عرض تناقض گونه، ما را به حقیقتی در سپهر معاصر رسانهای رهنمون میسازد که باید توجه را به شکل همزمان به دو حرکت همعرض معطوف داریم، حرکت بالا-پایین و حرکت پایین -بالا. یک جنبه تحرک مربوط به سازمانهای رسانهای میباشد و جنبه دیگر مربوط به مخاطبان. این دو حرکت در عرض یکدیگر شکل گرفتهاند و نیروهای یکدیگر را پشتیبانی میکنند. اگر بخواهیم فهم درستی از چرایی رشد مشارکت مخاطبان داشته باشیم، باید به شکل همزمان فهم درستی از چرایی رشد سازمان های بزرگ رسانهای داشته باشیم. به همین خاطر است که نمیتوان از نقش روزافزون مخاطبان در کنترل فراگردهای ارتباطی با ذوق زدگی یاد نمود. همچنان باید به الگوی مبنایی ارسطویی ارتباط توجه نمود، همچنان فرستنده پیامی را به گیرنده منتقل میکند. هرچند فرستنده پیام، دیگر فرستنده سابق نیست و نقش خود را در کانال پیام دنبال میکند.
در فصل پایانی کتاب نیز ۴ نمونه پژوهش های انجام شده در حوزه آینده پژوهی رسانه در داخل و خارج کشور معرفی و به طور مختصر توضیح داده شده است: این پژوهش ها عبارتند از: پژوهش های داخلی: ۱-آینده پژوهی حضور صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای اینترنت، ۲- بررسی فرصت ها و تهدیدهای پادکستینگ برای رادیو و تلویزیون در ایران؛ پژوهش های خارجی: ۱-روزنامه نگاری پس از اینترنت، ۲- آینده پژوهی جایگاه گوگل در جهان وب.
در این نوشتار به اختصار به یکی از پژوهش های ذکر شده درفصل هفتم را معرفی می کنیم. پژوهش آینده پژوهی حضور رسانه ملی در فضای اینترنت که اولین پژوهش معرفی شده در فصل هفتم است در مقدمه خود چنین نگاشته است: سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تاکنون با بهرهگیری از رادیو و تلویزیون به عنوان دو رسانه ارتباطی، نقش مهمی در عرصه رسانهای کشور داشته است؛ بنابراین برای حضور فعال در عرصههای داخلی و بینالمللی نیاز به شناخت مسیر حرکت خود و مطالعه آینده براساس تغییر و تحولات رسانهای دارد. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی سناریوهایی برای رسانه ملی طراحی شده است که به اختصار به آنها اشاره می کنیم:
این سناریوها عبارتند از : حوزه مطلق، حضور موازی، حضور مکمل و حضور سایه ای در فضای اینترنت. الف)حضور مطلق رسانه ملی در فضای اینترنت: در این سناریو سازمان صداوسیما، در ده سال آینده، به اینترنت و فضای مجازی به عنوان رسانه اصلی روی خواهد آورد.ب) حضور موازی در فضای اینترنت: در این سناریو سازمان صداوسیما، در ده سال آینده در کنار رسانههای سنتی به بهرهمندی مستقل و یکسان از اینترنت در کنار آنها برای جذب مخاطب مبادرت خواهد ورزید. به عبارت دیگر، میزان توجه به رسانه اینترنت و فضای مجازی از لحاظ تامین نیروی انسانی و بودجه و سایر موارد مورد نیاز به مانند رسانههای سنتی رادیو و تلویزیون خواهد بود. ج) حضور مکمل در فضای اینترنت در این سناریو سازمان صداوسیما در ده سال آینده به استفاده تکمیلی از اینترنت به عنوان کاملکننده و پوششدهنده محصولات و ظرفیتهای شبکههای رادیویی و تلویزیونی مبادرت کند. د) حضور سایهای در فضای اینترنت. رد این سناریو در ده سال آینده نیز سازمان مانند وضعیت فعلی در فضای اینترنت به فعالیت ادامه خواهد داد، به عبارت دیگر گوشه چشمی به فضای اینترنت داشته و حضور سایهای در آن دارد، یعنی سازمان تصمیم قطعی، به نحوه استفاده از آن ندارد و در بعضی بخشهای سازمان و شبکه به صورت پررنگ و در بعضی قسمتها به صورت کمرنگ از آن استفاده میشود. در نهایت این تحقیق به این نتیجه رسیده است که حضور موازی بهترین سناریو برای صداوسیما در ده سال آینده است. نظر کارشناسان شرکت کننده در روش دلفی این است که رسانه ملی در ده سال آینده در کنار رسانههای سنتی به بهرهمندی مستقل و یکسان از اینترنت برای جذب مخاطب مبادرت خواهد ورزید. به عبارت دیگر، در آینده موازی، توجه به رسانه اینترنت و فضای مجازی از لحاظ تأمین نیروی انسانی، بودجه و سایر موارد مورد نیاز مانند رسانههای سنتی «رادیو و تلویزیون» پیشبینی میشود.
نویسینده مطلب: محسن گرامی طیبی