مراحل روش تحلیل تِم
فراگرد تحلیل تِم زمانی شروع میشود که تحلیلگر الگوهای معنی و موضوعاتی که جذابیت بالقوه دارند را مورد نظر قرار میدهد. این تحلیل شامل یک رفت و برگشت مستمر بین مجموعه دادهها و خلاصههای کدگذاری شده، و تحلیل دادههایی است که به وجود میآیند. نگارش تحلیل از همان مرحله اول شروع میشود. به طور کلی هیچ راه منحصر به فردی برای شروع مطالعه در مورد تحلیل تِم وجود ندارد. (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
مراحل ششگانه تحلیل تِم در ادامه توضیح داده شدهاند. تحلیل تِم فراگردی بازگشتی است که در آن حرکت به عقب و جلو در بین مراحل ذکر شده وجود دارد. (بایر، کلارک، ۲۰۰۶) به علاوه تحلیل تِم فراگردی است که در طول زمان انجام میپذیرد.
مرحله ۱٫ آشنایی با دادهها: برای اینکه محقق با عمق و گستره محتوایی دادهها آشنا شود لازم است که خود را در آنها تا اندازهای غوطهور سازد. غوطهور شدن در دادهها معمولاً شامل «بازخوانی مکرر دادهها» و خواندن دادهها به صورت فعال (یعنی جستجوی معانی و الگوها) است.
در پژوهش کنونی، محقق قبل از اینکه کدگذاری دادهها را شروع کند یک بار کل دادههای حاصل از مصاحبهها را خوانده است. در واقع از آغاز همین مرحله، یادداشت برداری و علامتگذاری معانی که در مراحل بعدی به آنها نیاز پیدا خواهد شد شروع شده است.
مرحله ۲٫ ایجاد کدهای اولیه: مرحله دوم زمانی شروع میشود که محقق دادهها را خوانده و با آنها آشنایی پیدا کرده است. این مرحله شامل ایجاد کدهای اولیه از دادهها است. کدها یک ویژگی دادهها را معرفی مینمایند که به نظر تحلیلگر جالب میرسد. دادههای کدگذاری شده از واحدهای تحلیل (تِمها) متفاوت هستند. (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
مایلز و هوبرمن (۱۹۹۴)، کدگذاری را ماده اولیه تحلیل میدانند. این مرحله اولین گام در راستای سازماندهی اطلاعات به دستههای بامعنی میباشد. در طول این مرحله، بطور اساسی به خلق مفاهیم از دادهها پرداخته میشود. این گام شامل بخشبندی جملات یا پاراگرافها به طبقهها و الصاق یک اصطلاح به این دستهها میباشد. در حقیقت، کدگذاری، بعنوان سادهسازی دادهها یا کاهش آنها و طبقهبندی آنها به دستههای کلیتر و سادهتر میباشد. بیاتزیس (۱۹۹۸)، سه روش مختلف توسعه کد را بیان میکند: تئوری محور (براساس تئوری خاص و عناصر یا فرضیههای آن)، تحقیق قبلی محور (استفاده از دانش قبلی در طبقهبندی)، استنتاجی (مستقیماً از دادههای جمعآوری شده تحقیق). به هر یک از سطرهای موجود در مرحله دو، کدی که بتوسط یکی از سه روش توسعه کد بدست آمدهاند را تخصیص میدهیم.
کدگذاری را میتوان به صورت دستی یا از طریق برنامههای نرمافزاری انجام داد. اگر کدگذاری به روش دستی انجام گیرد، میتوان دادهها را به وسیله نوشتن یادداشت بر روی متنی که تحلیل میشود، یا با استفاده از رنگی کردن به وسیله مداد انجام داد. میتوان ابتدا کدها را مشخص کرد و سپس آنها را با خلاصه دادههایی که کد را نشان میدهند تطابق داد. نکته مهم در این مرحله این است که همه خلاصه دادهها کدگذاری شده و در قالب هر کد مرتب شدهاند . (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
مرحله ۳٫ جستجوی تِمها: این مرحله شامل دستهبندی کدهای مختلف در قالب تِمهای بالقوه، و مرتب کردن همه خلاصه دادههای کدگذاری شده در قالب تِمهای مشخص شده است. در واقع محقق، تحلیل کدهای خود را شروع کرده و در نظر میگیرد که چگونه کدهای مختلف میتوانند برای ایجاد یک تِم کلی ترکیب شوند . (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
در این مرحله برخی از کدهای اولیه تِمهای اصلی را شکل میدهند، در حالی که برخی دیگر تِمهای فرعی را شکل داده، و مابقی نیز حذف میشوند. ممکن است که در این مرحله یک مجموعه از کدها وجود داشته باشید که به نظر نمیرسد متعلق به هیچ جایی باشند. برای این گونه کدها یک تِم با عنوان متفرقه ایجاد میشوند (بایر، کلارک، ۲۰۰۶). در تحقیق کنونی، پس از کدگذاری اولیه مصاحبهها، دستهبندی کدهای مختلف در قالب تِمهای اولیه انجام شده است.
مرحله ۴٫ بازبینی تِمها: مرحله چهارم زمانی شروع میشود که محقق مجموعهای از تِمها را ایجاد کرده و آنها را مورد بازبینی قرار میدهد. این مرحله شامل دو مرحله بازبینی و تصفیه تِمها است. مرحله اول شامل بازبینی در سطح خلاصههای کدگذاری شده است. در مرحله دوم اعتبار تِمها در رابطه با مجموعه دادهها در نظر گرفته میشود . (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
اگر نقشه تِم به خوبی کار کند، آنگاه میتوان به مرحله بعدی رفت. اما چنانچه نقشه به خوبی با مجموعه دادهها همخوانی نداشته باشد، محقق باید برگردد و کدگذاری خود را تا زمانی که یک نقشه تِم رضایتبخش ایجاد شود ادامه دهد. محقق در انتهای این مرحله بایستی آگاهی کافی از اینکه تِمهای مختلف کدامها هستند، چگونگی تناسب آنها با یکدیگر، و کل داستانی که آنها درباره دادهها میگویند در اختیار داشته باشد . (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
مرحله ۵٫ تعریف و نامگذاری تِمها: مرحله پنجم زمانی شروع میشود که یک نقشه رضایتبخش از تِمها وجود داشته باشد. محقق در این مرحله، تِمهایی را که برای تحلیل ارائه کرده، تعریف کرده و مورد بازبینی مجدد قرار میدهد، سپس دادهها داخل آنها را تحلیل میکند. به وسیله تعریف و بازبینی کردن، ماهیت آن چیزی که یک تِم در مورد آن بحث میکند مشخص شده و تعیین میگردد که هر تِم کدام جنبه از دادهها را در خود دارد. (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
مرحله ۶٫ تهیه گزارش: مرحله ششم زمانی شروع میشود که محقق مجموعهای از تِمهای کاملاً آبدیده در اختیار داشته باشد. این مرحله شامل تحلیل پایانی و نگارش گزارش است. (بایر، کلارک، ۲۰۰۶)
گزارش تهیه شده برای تحقیق کنونی حاوی نقشه تِم و داستان کلی دادهها، در فصلهای چهارم و پنجم به طور مفصل ارائه شده است. نتیجهگیری پایانی نیز که در فصل پنجم مورد بحث قرار میگیرد، سوال اصلی تحقیق را محور خود قرار میدهد.