پالایه علایم ضعیف: مانعی بر سر راه آینده نگاری (بخش دوم)
[ دکتر سعید خزائی ]
آنسوف با استفاده سه مفهوم به توصیف ساختار پالایهی خود میپردازد [۴]. پالایهی نظارت شامل روششناسی و روشهای تحلیل مورد استفاده در کسب اطلاعات است. هنگامی که علامت از این پالایه گذر میکند، شناسایی شده و از یک پالایهی ذهنی گذر میکند که شباهت زیادی به الگوی ذهنی مورد اشاره در پاراگرافهای بالا دارد. آخرین پالایه، پالایهی قدرت است که از یک سو، الگوهای ذهنی با نفوذ در یک سازمان را نشان میدهد و از سوی دیگر، هنگامی که یک علامت ضعیف به چالش با ساختار قدرت سازمان میپردازد، فعال خواهد بود. پالایهی قدرت کار میکند، در نتیجه مدیرانی که اهمیت آنها به وسیلهی ناپایداری تازه کاهش مییابد، در مسیر چشمپوشی و/یا ایجاد تاخیر در این اطلاعات حیاتی میکوشند. این مدیران اغلب از سنت سازمان پیروی میکنند (شکل ۱).
ساختار پالایه به خوبی به توصیف نقش و تلاش الگوهای ذهنی، برای انعطافپذیری راهبردی شرکت میپردازد. درک این مساله بسیار مهم است که انواع بسیار متفاوتی از پالایههای ذهنی میتواند در یک سازمان وجود داشته باشد. این مساله بهویژه هنگامی روی میدهد که یک پارادایم فناورانهی جدید در حال ظهور است. کارهای نظری و کیفی برجسته و فراوانی پیرامون ظهور یک پارادایم فناورانهی جدید از گذشته در دسترس قرار دارد. دباکر و راپا [۱] [20] معتقد هستند که پارادایم فناورانه در دو مرحله ظاهر میشود: پنهانی (قاچاقی) و آشکار و پرهیاهو.
در دوران پنهانی، تنها شمار اندکی از دیدهبانان علایم ضعیف به حوزهی پارادایم فناورانه در حال ظهور پاسخ میگویند. افراد هم تراز، اشتیاق و رغبت درک آن را ندارند و اغلب معتقدان به آن با انتقاد شدیدی روبرو میشوند. برای مثال، آنها در تامین هزینهی کافی دشواریهایی دارند که ناشی از پالایههای ذهنی افراد قدرتمند (پالایهی قدرت) و پالایههای ذهنی افراد مخالف است. مرحلهی پنهانی، این قدرت و مزیت را به تحقیقات نوپا میدهد که بدون دانش کامل و برانگیختن انتقاد مدیران حرکت کرده و به نقطهای برسد که امید و چشمانداز آن اندیشهای روشن و آشکار باشد. برای مدیران ضروری و منطقی است که این مرحله را بپذیرند، زیرا اغلب با پایان این دوره مرحلهی آشکار و پرهیاهو ظاهر میشود. در یک دورهی زمانی کوتاه، پالایههای ذهنی تغییر میکند و شرکتهایی که فرصت بررسی و پایش مرحلهی پنهانی را داشتهاند، در مناسبترین موقعیت قرار میگیرند. نکتهی کلیدی در کاربست علایم ضعیف در یک سازمان آن است که چگونه باید ”پالایههای ذهنی اقلیت“ را کنترل کند. آیا مرحلهی پنهانی تنها گزینهی منطقی است؟ ما این مساله را در نظر میگیریم که تحلیل دقیقتر پالایهها، گزینههای بهتری برای سازمان در خصوص پالایههای ذهنی متفاوت فراهم میسازد.
۴ـ پالایهها در فرایند راهبرد
پالایههای علایم ضعیف همان گونه که پیش از این گفته شد، میتوانند به روشهای چندگانه و مختلف بر فرایند تصمیمسازی اثر بگذارند. ما با هدف توسعهی الگوی خود به توصیف این نفوذها در دو جنبه و بعد ساختار خود میپردازیم: گستره و عمق پالایه. گسترهی یک پالایه به مفهوم آن است که آن پالایه (یا الگوی ذهنی) یاد شده پذیرای انواع مختلف علایم یا اندیشهها است. عمق نیز به مفهوم آن است که پالایه قادر به تحلیل و شرح جزییات علایم دریافتی است.
تعاریف:
پهنا یا گستره به مفهوم قابلیت و توانمندی پالایه برای تولید تنوع شناختی علایم مرتبط است.
عمق به مفهوم قابلیت و توانمندی فیلتر پالایه برای اطلاعات معنادار و قابل تعمق در طبقهبندیهای محتوایی است. عمق مبتنی بر فرایندهای استدلال اطلاع رسانی و معنابخشی متمرکز بر علایم مرتبط است. مفاهیم کلیدی در این تعاریف عبارتند از: تنوع شناختی، ارتباط، اطلاعات جدید و معنابخشی. پیش از این معنابخشی را توصیف کردیم. باور ما بر آن است که معیار و اقدام عملیاتی تنوع شناختی یک پالایهی آن است که علایم کسب شده به بسیاری از طبقهبندیهای محتوایی تعلق دارند. ارتباط بدان معنا است که بازیگری (فرد، سازمان و غیره) که به پالایش علایم میپردازد، در مییابد که این موضوع برای عنوان مورد نظر دارای اهمیت است. یک پالایهی گسترده، علایم زیادی را برای بازیگر عرصهی راهبردی فراهم میسازد که در پرتو تحولات آینده باید در نظر گرفته شوند. پالایههای گسترده همچنین علایم زاید یا مزاحم (نویز) را نیز گردآوری میکنند که البته مسالهای مهم در هنگام سرریز اطلاعات است.
پهنا و گسترهی پالایهها با استفاده از تعبیر آنسوف بدان معنا است که پالایهی ذهنی، تنوع گسترده و بزرگی از علایم را برای بازیگر فراهم میسازد. گرچه تعریف و توصیف علامت پس از گذر از پالایهی ذهنی فرد بالنسبه آسان است، اما هنگامی که سازمان به طور واقعی یک علامت را درک میکند، تعریف آن آسان نیست. تعریف عملیاتی این فرایند آن است که علامت در فرایند ارزیابی علایم توسط سازمان ارایه شده و برای بررسی مورد پذیرش قرار میگیرد. در عمل، بسیاری و یا شاید حتا اغلب علایم واقعاً مهم هرگز وارد هیچگونه فرایند رسمی نمیشوند. عمق پالایه وابسته به پالایههای ذهنی، ماهیت و شمار مراحل فرایند معنابخشی است. آنها توجه بازیگر را به علایم معنادار جلب میکنند. کینهی در نظر گرفتن علامت بنا بر عقیدهی آنسوف [۴، صفحهی ۳۵۳] عبارت است از: ”این باور که نوعی ناپایداری در راه است“. ظرفیت محدود کنترل و نگهداری اطلاعات نیاز به آن دارد که فرایندهای عمق بخشی پالایه بر روی علایمی متمرکز شوند که دارای محتوای اطلاعاتی قابل ملاحظه برای سازمان هستند. ما میتوانیم محتوای اطلاعات یک علامت یا اطلاعات جدید تولیدی را تعریف کنیم که علاوه بر ارتباط با علامت، بر ارزش شگفتانگیز و غیر منتظرهی آن برای بازیگر بستگی دارد.
همان گونه که پیش از این گفته شد، بخش عمده یا حتا اغلب فرایند پالایش علایم ضعیف در سازمانهایی روی میدهد که فاقد یک فرایند صریح و آشکار یا هدایت شده هستند. به هر حال، برای آن که فرایندهای صریح راهبرد سازمانی کارآمدتر شوند، مهم است که بر فرایندهای موجد پهنا و عمق پالایهها نگریسته شود. گزارههای ذیل به طرح مسایلی در این خصوص میپردازند که چگونه فرایندهای توجیه، موجب ایجاد گستره و عمق پالایهها میشوند.
متغیرهای وابسته در پژوهش تجربی توصیف شدهی ذیل، پهنا و عمق پالایهها هستند. معیار عملیاتی پهنا، تنوع توصیفها است. عمق مباحثه با غنای تشریحی/ روایی و طول زنجیرههای بحث اندازهگیری میشود.
متغیرهای وابستهی ساختار که باید توصیف شوند عبارتند از:
· حوزهی توجیه
· پیشنیازهای بحث
· شمار سطوح تحلیل
· شکل و ساختار پردازش (پردازش مجازی یا بین افراد)
گزاره یک: حوزهی باز توجیه، موجب افزایش پهنای پالایه میشود.
پالایهی علایم ضعیف: مانعی بر سر راه آیندهنگاری (بخش دوم)
[ دکتر سعید خزائی ]
آنسوف با استفاده سه مفهوم به توصیف ساختار پالایهی خود میپردازد [۴]. پالایهی نظارت شامل روششناسی و روشهای تحلیل مورد استفاده در کسب اطلاعات است. هنگامی که علامت از این پالایه گذر میکند، شناسایی شده و از یک پالایهی ذهنی گذر میکند که شباهت زیادی به الگوی ذهنی مورد اشاره در پاراگرافهای بالا دارد. آخرین پالایه، پالایهی قدرت است که از یک سو، الگوهای ذهنی با نفوذ در یک سازمان را نشان میدهد و از سوی دیگر، هنگامی که یک علامت ضعیف به چالش با ساختار قدرت سازمان میپردازد، فعال خواهد بود. پالایهی قدرت کار میکند، در نتیجه مدیرانی که اهمیت آنها به وسیلهی ناپایداری تازه کاهش مییابد، در مسیر چشمپوشی و/یا ایجاد تاخیر در این اطلاعات حیاتی میکوشند. این مدیران اغلب از سنت سازمان پیروی میکنند (شکل ۱).
ساختار پالایه به خوبی به توصیف نقش و تلاش الگوهای ذهنی، برای انعطافپذیری راهبردی شرکت میپردازد. درک این مساله بسیار مهم است که انواع بسیار متفاوتی از پالایههای ذهنی میتواند در یک سازمان وجود داشته باشد. این مساله بهویژه هنگامی روی میدهد که یک پارادایم فناورانهی جدید در حال ظهور است. کارهای نظری و کیفی برجسته و فراوانی پیرامون ظهور یک پارادایم فناورانهی جدید از گذشته در دسترس قرار دارد. دباکر و راپا [۱] [20] معتقد هستند که پارادایم فناورانه در دو مرحله ظاهر میشود: پنهانی (قاچاقی) و آشکار و پرهیاهو.
در دوران پنهانی، تنها شمار اندکی از دیدهبانان علایم ضعیف به حوزهی پارادایم فناورانه در حال ظهور پاسخ میگویند. افراد هم تراز، اشتیاق و رغبت درک آن را ندارند و اغلب معتقدان به آن با انتقاد شدیدی روبرو میشوند. برای مثال، آنها در تامین هزینهی کافی دشواریهایی دارند که ناشی از پالایههای ذهنی افراد قدرتمند (پالایهی قدرت) و پالایههای ذهنی افراد مخالف است. مرحلهی پنهانی، این قدرت و مزیت را به تحقیقات نوپا میدهد که بدون دانش کامل و برانگیختن انتقاد مدیران حرکت کرده و به نقطهای برسد که امید و چشمانداز آن اندیشهای روشن و آشکار باشد. برای مدیران ضروری و منطقی است که این مرحله را بپذیرند، زیرا اغلب با پایان این دوره مرحلهی آشکار و پرهیاهو ظاهر میشود. در یک دورهی زمانی کوتاه، پالایههای ذهنی تغییر میکند و شرکتهایی که فرصت بررسی و پایش مرحلهی پنهانی را داشتهاند، در مناسبترین موقعیت قرار میگیرند. نکتهی کلیدی در کاربست علایم ضعیف در یک سازمان آن است که چگونه باید ”پالایههای ذهنی اقلیت“ را کنترل کند. آیا مرحلهی پنهانی تنها گزینهی منطقی است؟ ما این مساله را در نظر میگیریم که تحلیل دقیقتر پالایهها، گزینههای بهتری برای سازمان در خصوص پالایههای ذهنی متفاوت فراهم میسازد.
۴ـ پالایهها در فرایند راهبرد
پالایههای علایم ضعیف همان گونه که پیش از این گفته شد، میتوانند به روشهای چندگانه و مختلف بر فرایند تصمیمسازی اثر بگذارند. ما با هدف توسعهی الگوی خود به توصیف این نفوذها در دو جنبه و بعد ساختار خود میپردازیم: گستره و عمق پالایه. گسترهی یک پالایه به مفهوم آن است که آن پالایه (یا الگوی ذهنی) یاد شده پذیرای انواع مختلف علایم یا اندیشهها است. عمق نیز به مفهوم آن است که پالایه قادر به تحلیل و شرح جزییات علایم دریافتی است.
تعاریف:
پهنا یا گستره به مفهوم قابلیت و توانمندی پالایه برای تولید تنوع شناختی علایم مرتبط است.
عمق به مفهوم قابلیت و توانمندی فیلتر پالایه برای اطلاعات معنادار و قابل تعمق در طبقهبندیهای محتوایی است. عمق مبتنی بر فرایندهای استدلال اطلاع رسانی و معنابخشی متمرکز بر علایم مرتبط است. مفاهیم کلیدی در این تعاریف عبارتند از: تنوع شناختی، ارتباط، اطلاعات جدید و معنابخشی. پیش از این معنابخشی را توصیف کردیم. باور ما بر آن است که معیار و اقدام عملیاتی تنوع شناختی یک پالایهی آن است که علایم کسب شده به بسیاری از طبقهبندیهای محتوایی تعلق دارند. ارتباط بدان معنا است که بازیگری (فرد، سازمان و غیره) که به پالایش علایم میپردازد، در مییابد که این موضوع برای عنوان مورد نظر دارای اهمیت است. یک پالایهی گسترده، علایم زیادی را برای بازیگر عرصهی راهبردی فراهم میسازد که در پرتو تحولات آینده باید در نظر گرفته شوند. پالایههای گسترده همچنین علایم زاید یا مزاحم (نویز) را نیز گردآوری میکنند که البته مسالهای مهم در هنگام سرریز اطلاعات است.
پهنا و گسترهی پالایهها با استفاده از تعبیر آنسوف بدان معنا است که پالایهی ذهنی، تنوع گسترده و بزرگی از علایم را برای بازیگر فراهم میسازد. گرچه تعریف و توصیف علامت پس از گذر از پالایهی ذهنی فرد بالنسبه آسان است، اما هنگامی که سازمان به طور واقعی یک علامت را درک میکند، تعریف آن آسان نیست. تعریف عملیاتی این فرایند آن است که علامت در فرایند ارزیابی علایم توسط سازمان ارایه شده و برای بررسی مورد پذیرش قرار میگیرد. در عمل، بسیاری و یا شاید حتا اغلب علایم واقعاً مهم هرگز وارد هیچگونه فرایند رسمی نمیشوند. عمق پالایه وابسته به پالایههای ذهنی، ماهیت و شمار مراحل فرایند معنابخشی است. آنها توجه بازیگر را به علایم معنادار جلب میکنند. کینهی در نظر گرفتن علامت بنا بر عقیدهی آنسوف [۴، صفحهی ۳۵۳] عبارت است از: ”این باور که نوعی ناپایداری در راه است“. ظرفیت محدود کنترل و نگهداری اطلاعات نیاز به آن دارد که فرایندهای عمق بخشی پالایه بر روی علایمی متمرکز شوند که دارای محتوای اطلاعاتی قابل ملاحظه برای سازمان هستند. ما میتوانیم محتوای اطلاعات یک علامت یا اطلاعات جدید تولیدی را تعریف کنیم که علاوه بر ارتباط با علامت، بر ارزش شگفتانگیز و غیر منتظرهی آن برای بازیگر بستگی دارد.
همان گونه که پیش از این گفته شد، بخش عمده یا حتا اغلب فرایند پالایش علایم ضعیف در سازمانهایی روی میدهد که فاقد یک فرایند صریح و آشکار یا هدایت شده هستند. به هر حال، برای آن که فرایندهای صریح راهبرد سازمانی کارآمدتر شوند، مهم است که بر فرایندهای موجد پهنا و عمق پالایهها نگریسته شود. گزارههای ذیل به طرح مسایلی در این خصوص میپردازند که چگونه فرایندهای توجیه، موجب ایجاد گستره و عمق پالایهها میشوند.
متغیرهای وابسته در پژوهش تجربی توصیف شدهی ذیل، پهنا و عمق پالایهها هستند. معیار عملیاتی پهنا، تنوع توصیفها است. عمق مباحثه با غنای تشریحی/ روایی و طول زنجیرههای بحث اندازهگیری میشود.
متغیرهای وابستهی ساختار که باید توصیف شوند عبارتند از:
· حوزهی توجیه
· پیشنیازهای بحث
· شمار سطوح تحلیل
· شکل و ساختار پردازش (پردازش مجازی یا بین افراد)
گزاره یک: حوزهی باز توجیه، موجب افزایش پهنای پالایه میشود.
پالایهی علایم ضعیف: مانعی بر سر راه آیندهنگاری (بخش دوم)
[ دکتر سعید خزائی ]
آنسوف با استفاده سه مفهوم به توصیف ساختار پالایهی خود میپردازد [۴]. پالایهی نظارت شامل روششناسی و روشهای تحلیل مورد استفاده در کسب اطلاعات است. هنگامی که علامت از این پالایه گذر میکند، شناسایی شده و از یک پالایهی ذهنی گذر میکند که شباهت زیادی به الگوی ذهنی مورد اشاره در پاراگرافهای بالا دارد. آخرین پالایه، پالایهی قدرت است که از یک سو، الگوهای ذهنی با نفوذ در یک سازمان را نشان میدهد و از سوی دیگر، هنگامی که یک علامت ضعیف به چالش با ساختار قدرت سازمان میپردازد، فعال خواهد بود. پالایهی قدرت کار میکند، در نتیجه مدیرانی که اهمیت آنها به وسیلهی ناپایداری تازه کاهش مییابد، در مسیر چشمپوشی و/یا ایجاد تاخیر در این اطلاعات حیاتی میکوشند. این مدیران اغلب از سنت سازمان پیروی میکنند (شکل ۱).
ساختار پالایه به خوبی به توصیف نقش و تلاش الگوهای ذهنی، برای انعطافپذیری راهبردی شرکت میپردازد. درک این مساله بسیار مهم است که انواع بسیار متفاوتی از پالایههای ذهنی میتواند در یک سازمان وجود داشته باشد. این مساله بهویژه هنگامی روی میدهد که یک پارادایم فناورانهی جدید در حال ظهور است. کارهای نظری و کیفی برجسته و فراوانی پیرامون ظهور یک پارادایم فناورانهی جدید از گذشته در دسترس قرار دارد. دباکر و راپا [۱] [20] معتقد هستند که پارادایم فناورانه در دو مرحله ظاهر میشود: پنهانی (قاچاقی) و آشکار و پرهیاهو.
در دوران پنهانی، تنها شمار اندکی از دیدهبانان علایم ضعیف به حوزهی پارادایم فناورانه در حال ظهور پاسخ میگویند. افراد هم تراز، اشتیاق و رغبت درک آن را ندارند و اغلب معتقدان به آن با انتقاد شدیدی روبرو میشوند. برای مثال، آنها در تامین هزینهی کافی دشواریهایی دارند که ناشی از پالایههای ذهنی افراد قدرتمند (پالایهی قدرت) و پالایههای ذهنی افراد مخالف است. مرحلهی پنهانی، این قدرت و مزیت را به تحقیقات نوپا میدهد که بدون دانش کامل و برانگیختن انتقاد مدیران حرکت کرده و به نقطهای برسد که امید و چشمانداز آن اندیشهای روشن و آشکار باشد. برای مدیران ضروری و منطقی است که این مرحله را بپذیرند، زیرا اغلب با پایان این دوره مرحلهی آشکار و پرهیاهو ظاهر میشود. در یک دورهی زمانی کوتاه، پالایههای ذهنی تغییر میکند و شرکتهایی که فرصت بررسی و پایش مرحلهی پنهانی را داشتهاند، در مناسبترین موقعیت قرار میگیرند. نکتهی کلیدی در کاربست علایم ضعیف در یک سازمان آن است که چگونه باید ”پالایههای ذهنی اقلیت“ را کنترل کند. آیا مرحلهی پنهانی تنها گزینهی منطقی است؟ ما این مساله را در نظر میگیریم که تحلیل دقیقتر پالایهها، گزینههای بهتری برای سازمان در خصوص پالایههای ذهنی متفاوت فراهم میسازد.
۴ـ پالایهها در فرایند راهبرد
پالایههای علایم ضعیف همان گونه که پیش از این گفته شد، میتوانند به روشهای چندگانه و مختلف بر فرایند تصمیمسازی اثر بگذارند. ما با هدف توسعهی الگوی خود به توصیف این نفوذها در دو جنبه و بعد ساختار خود میپردازیم: گستره و عمق پالایه. گسترهی یک پالایه به مفهوم آن است که آن پالایه (یا الگوی ذهنی) یاد شده پذیرای انواع مختلف علایم یا اندیشهها است. عمق نیز به مفهوم آن است که پالایه قادر به تحلیل و شرح جزییات علایم دریافتی است.
تعاریف:
پهنا یا گستره به مفهوم قابلیت و توانمندی پالایه برای تولید تنوع شناختی علایم مرتبط است.
عمق به مفهوم قابلیت و توانمندی فیلتر پالایه برای اطلاعات معنادار و قابل تعمق در طبقهبندیهای محتوایی است. عمق مبتنی بر فرایندهای استدلال اطلاع رسانی و معنابخشی متمرکز بر علایم مرتبط است. مفاهیم کلیدی در این تعاریف عبارتند از: تنوع شناختی، ارتباط، اطلاعات جدید و معنابخشی. پیش از این معنابخشی را توصیف کردیم. باور ما بر آن است که معیار و اقدام عملیاتی تنوع شناختی یک پالایهی آن است که علایم کسب شده به بسیاری از طبقهبندیهای محتوایی تعلق دارند. ارتباط بدان معنا است که بازیگری (فرد، سازمان و غیره) که به پالایش علایم میپردازد، در مییابد که این موضوع برای عنوان مورد نظر دارای اهمیت است. یک پالایهی گسترده، علایم زیادی را برای بازیگر عرصهی راهبردی فراهم میسازد که در پرتو تحولات آینده باید در نظر گرفته شوند. پالایههای گسترده همچنین علایم زاید یا مزاحم (نویز) را نیز گردآوری میکنند که البته مسالهای مهم در هنگام سرریز اطلاعات است.
پهنا و گسترهی پالایهها با استفاده از تعبیر آنسوف بدان معنا است که پالایهی ذهنی، تنوع گسترده و بزرگی از علایم را برای بازیگر فراهم میسازد. گرچه تعریف و توصیف علامت پس از گذر از پالایهی ذهنی فرد بالنسبه آسان است، اما هنگامی که سازمان به طور واقعی یک علامت را درک میکند، تعریف آن آسان نیست. تعریف عملیاتی این فرایند آن است که علامت در فرایند ارزیابی علایم توسط سازمان ارایه شده و برای بررسی مورد پذیرش قرار میگیرد. در عمل، بسیاری و یا شاید حتا اغلب علایم واقعاً مهم هرگز وارد هیچگونه فرایند رسمی نمیشوند. عمق پالایه وابسته به پالایههای ذهنی، ماهیت و شمار مراحل فرایند معنابخشی است. آنها توجه بازیگر را به علایم معنادار جلب میکنند. کینهی در نظر گرفتن علامت بنا بر عقیدهی آنسوف [۴، صفحهی ۳۵۳] عبارت است از: ”این باور که نوعی ناپایداری در راه است“. ظرفیت محدود کنترل و نگهداری اطلاعات نیاز به آن دارد که فرایندهای عمق بخشی پالایه بر روی علایمی متمرکز شوند که دارای محتوای اطلاعاتی قابل ملاحظه برای سازمان هستند. ما میتوانیم محتوای اطلاعات یک علامت یا اطلاعات جدید تولیدی را تعریف کنیم که علاوه بر ارتباط با علامت، بر ارزش شگفتانگیز و غیر منتظرهی آن برای بازیگر بستگی دارد.
همان گونه که پیش از این گفته شد، بخش عمده یا حتا اغلب فرایند پالایش علایم ضعیف در سازمانهایی روی میدهد که فاقد یک فرایند صریح و آشکار یا هدایت شده هستند. به هر حال، برای آن که فرایندهای صریح راهبرد سازمانی کارآمدتر شوند، مهم است که بر فرایندهای موجد پهنا و عمق پالایهها نگریسته شود. گزارههای ذیل به طرح مسایلی در این خصوص میپردازند که چگونه فرایندهای توجیه، موجب ایجاد گستره و عمق پالایهها میشوند.
متغیرهای وابسته در پژوهش تجربی توصیف شدهی ذیل، پهنا و عمق پالایهها هستند. معیار عملیاتی پهنا، تنوع توصیفها است. عمق مباحثه با غنای تشریحی/ روایی و طول زنجیرههای بحث اندازهگیری میشود.
متغیرهای وابستهی ساختار که باید توصیف شوند عبارتند از:
· حوزهی توجیه
· پیشنیازهای بحث
· شمار سطوح تحلیل
· شکل و ساختار پردازش (پردازش مجازی یا بین افراد)
گزاره یک: حوزهی باز توجیه، موجب افزایش پهنای پالایه میشود.
پالایهی علایم ضعیف: مانعی بر سر راه آیندهنگاری (بخش دوم)
[ دکتر سعید خزائی ]
آنسوف با استفاده سه مفهوم به توصیف ساختار پالایهی خود میپردازد [۴]. پالایهی نظارت شامل روششناسی و روشهای تحلیل مورد استفاده در کسب اطلاعات است. هنگامی که علامت از این پالایه گذر میکند، شناسایی شده و از یک پالایهی ذهنی گذر میکند که شباهت زیادی به الگوی ذهنی مورد اشاره در پاراگرافهای بالا دارد. آخرین پالایه، پالایهی قدرت است که از یک سو، الگوهای ذهنی با نفوذ در یک سازمان را نشان میدهد و از سوی دیگر، هنگامی که یک علامت ضعیف به چالش با ساختار قدرت سازمان میپردازد، فعال خواهد بود. پالایهی قدرت کار میکند، در نتیجه مدیرانی که اهمیت آنها به وسیلهی ناپایداری تازه کاهش مییابد، در مسیر چشمپوشی و/یا ایجاد تاخیر در این اطلاعات حیاتی میکوشند. این مدیران اغلب از سنت سازمان پیروی میکنند (شکل ۱).
ساختار پالایه به خوبی به توصیف نقش و تلاش الگوهای ذهنی، برای انعطافپذیری راهبردی شرکت میپردازد. درک این مساله بسیار مهم است که انواع بسیار متفاوتی از پالایههای ذهنی میتواند در یک سازمان وجود داشته باشد. این مساله بهویژه هنگامی روی میدهد که یک پارادایم فناورانهی جدید در حال ظهور است. کارهای نظری و کیفی برجسته و فراوانی پیرامون ظهور یک پارادایم فناورانهی جدید از گذشته در دسترس قرار دارد. دباکر و راپا [۱] [20] معتقد هستند که پارادایم فناورانه در دو مرحله ظاهر میشود: پنهانی (قاچاقی) و آشکار و پرهیاهو.
در دوران پنهانی، تنها شمار اندکی از دیدهبانان علایم ضعیف به حوزهی پارادایم فناورانه در حال ظهور پاسخ میگویند. افراد هم تراز، اشتیاق و رغبت درک آن را ندارند و اغلب معتقدان به آن با انتقاد شدیدی روبرو میشوند. برای مثال، آنها در تامین هزینهی کافی دشواریهایی دارند که ناشی از پالایههای ذهنی افراد قدرتمند (پالایهی قدرت) و پالایههای ذهنی افراد مخالف است. مرحلهی پنهانی، این قدرت و مزیت را به تحقیقات نوپا میدهد که بدون دانش کامل و برانگیختن انتقاد مدیران حرکت کرده و به نقطهای برسد که امید و چشمانداز آن اندیشهای روشن و آشکار باشد. برای مدیران ضروری و منطقی است که این مرحله را بپذیرند، زیرا اغلب با پایان این دوره مرحلهی آشکار و پرهیاهو ظاهر میشود. در یک دورهی زمانی کوتاه، پالایههای ذهنی تغییر میکند و شرکتهایی که فرصت بررسی و پایش مرحلهی پنهانی را داشتهاند، در مناسبترین موقعیت قرار میگیرند. نکتهی کلیدی در کاربست علایم ضعیف در یک سازمان آن است که چگونه باید ”پالایههای ذهنی اقلیت“ را کنترل کند. آیا مرحلهی پنهانی تنها گزینهی منطقی است؟ ما این مساله را در نظر میگیریم که تحلیل دقیقتر پالایهها، گزینههای بهتری برای سازمان در خصوص پالایههای ذهنی متفاوت فراهم میسازد.
۴ـ پالایهها در فرایند راهبرد
پالایههای علایم ضعیف همان گونه که پیش از این گفته شد، میتوانند به روشهای چندگانه و مختلف بر فرایند تصمیمسازی اثر بگذارند. ما با هدف توسعهی الگوی خود به توصیف این نفوذها در دو جنبه و بعد ساختار خود میپردازیم: گستره و عمق پالایه. گسترهی یک پالایه به مفهوم آن است که آن پالایه (یا الگوی ذهنی) یاد شده پذیرای انواع مختلف علایم یا اندیشهها است. عمق نیز به مفهوم آن است که پالایه قادر به تحلیل و شرح جزییات علایم دریافتی است.
تعاریف:
پهنا یا گستره به مفهوم قابلیت و توانمندی پالایه برای تولید تنوع شناختی علایم مرتبط است.
عمق به مفهوم قابلیت و توانمندی فیلتر پالایه برای اطلاعات معنادار و قابل تعمق در طبقهبندیهای محتوایی است. عمق مبتنی بر فرایندهای استدلال اطلاع رسانی و معنابخشی متمرکز بر علایم مرتبط است. مفاهیم کلیدی در این تعاریف عبارتند از: تنوع شناختی، ارتباط، اطلاعات جدید و معنابخشی. پیش از این معنابخشی را توصیف کردیم. باور ما بر آن است که معیار و اقدام عملیاتی تنوع شناختی یک پالایهی آن است که علایم کسب شده به بسیاری از طبقهبندیهای محتوایی تعلق دارند. ارتباط بدان معنا است که بازیگری (فرد، سازمان و غیره) که به پالایش علایم میپردازد، در مییابد که این موضوع برای عنوان مورد نظر دارای اهمیت است. یک پالایهی گسترده، علایم زیادی را برای بازیگر عرصهی راهبردی فراهم میسازد که در پرتو تحولات آینده باید در نظر گرفته شوند. پالایههای گسترده همچنین علایم زاید یا مزاحم (نویز) را نیز گردآوری میکنند که البته مسالهای مهم در هنگام سرریز اطلاعات است.
پهنا و گسترهی پالایهها با استفاده از تعبیر آنسوف بدان معنا است که پالایهی ذهنی، تنوع گسترده و بزرگی از علایم را برای بازیگر فراهم میسازد. گرچه تعریف و توصیف علامت پس از گذر از پالایهی ذهنی فرد بالنسبه آسان است، اما هنگامی که سازمان به طور واقعی یک علامت را درک میکند، تعریف آن آسان نیست. تعریف عملیاتی این فرایند آن است که علامت در فرایند ارزیابی علایم توسط سازمان ارایه شده و برای بررسی مورد پذیرش قرار میگیرد. در عمل، بسیاری و یا شاید حتا اغلب علایم واقعاً مهم هرگز وارد هیچگونه فرایند رسمی نمیشوند. عمق پالایه وابسته به پالایههای ذهنی، ماهیت و شمار مراحل فرایند معنابخشی است. آنها توجه بازیگر را به علایم معنادار جلب میکنند. کینهی در نظر گرفتن علامت بنا بر عقیدهی آنسوف [۴، صفحهی ۳۵۳] عبارت است از: ”این باور که نوعی ناپایداری در راه است“. ظرفیت محدود کنترل و نگهداری اطلاعات نیاز به آن دارد که فرایندهای عمق بخشی پالایه بر روی علایمی متمرکز شوند که دارای محتوای اطلاعاتی قابل ملاحظه برای سازمان هستند. ما میتوانیم محتوای اطلاعات یک علامت یا اطلاعات جدید تولیدی را تعریف کنیم که علاوه بر ارتباط با علامت، بر ارزش شگفتانگیز و غیر منتظرهی آن برای بازیگر بستگی دارد.
همان گونه که پیش از این گفته شد، بخش عمده یا حتا اغلب فرایند پالایش علایم ضعیف در سازمانهایی روی میدهد که فاقد یک فرایند صریح و آشکار یا هدایت شده هستند. به هر حال، برای آن که فرایندهای صریح راهبرد سازمانی کارآمدتر شوند، مهم است که بر فرایندهای موجد پهنا و عمق پالایهها نگریسته شود. گزارههای ذیل به طرح مسایلی در این خصوص میپردازند که چگونه فرایندهای توجیه، موجب ایجاد گستره و عمق پالایهها میشوند.
متغیرهای وابسته در پژوهش تجربی توصیف شدهی ذیل، پهنا و عمق پالایهها هستند. معیار عملیاتی پهنا، تنوع توصیفها است. عمق مباحثه با غنای تشریحی/ روایی و طول زنجیرههای بحث اندازهگیری میشود.
متغیرهای وابستهی ساختار که باید توصیف شوند عبارتند از:
· حوزهی توجیه
· پیشنیازهای بحث
· شمار سطوح تحلیل
· شکل و ساختار پردازش (پردازش مجازی یا بین افراد)
گزاره یک: حوزهی باز توجیه، موجب افزایش پهنای پالایه میشود.
پالایهی علایم ضعیف: مانعی بر سر راه آیندهنگاری (بخش دوم)
ارسال نظر برای این پست بسته است.